سلام
{ اخه من از دست خودم چیتار تنم }
این جمله را موقعی که داخل حیاط مامان اعظمش
لیوان ابی دستش بود پرتاب کرد, گفت
بیست دی قشنگ ترین روز زند گی است روزی که افریدگار تو را به جهان هدیه داد .حضور شیرین تو باعث ارامش ماست.
خواهر عزیزم ؛مهربانی را در نگاه تو,زلالتر از اب ,ابی تر از اسمان و زیباتر از گل نرگس می بینم
گل نرگسم سالروز تولدت مبارک
پی نوشت:
20 دی روزی است که هم پدر مهربانم و هم خواهر مهربانم سالروز تولدشان هستش.
من و همه برایشان آرزوی موفقیت و سربلندی دارم
پی نوشت باران:
عمه نرگس عزیز و مهربونم،تولدتون مبارک،یادتون باشه که من برای اولین بار تو این دنیا تولدتون تبریک گفتم.باشه بیاین کادوتون محفوظه عمه نازنینم
بابایی مهربونم،که هر موقع من میام شما برای من هیچ کم کاستی نمی ذارین،اومدم تو این دنیا بهتون بگم،تولدتون مبارک.
ایشاالله از خدا می خواهم هر دو تا شما را برای ما حفظ کنه،و تنتون سالم بمونه.
فدای اون چشمای قشنگت بشه عمه , معلومه کجا رو نگاه میکنی ؟ الهی من قربون تو و اون نگاه قشنگت !
اینم عکس بابای باران , داداش مهدی عزیزم , وقتی خیلی کوچک بود ! این عکس با کمی تغییر در وبلاگ منم به نمایش گذاشته شد ...وای که چه زود میگذره روزگار , مگه نه داداش مهدی ؟
عمه نرگس